ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
حرف تازه ای ندارم
فقط خزان آمده ....
دلم برای پاییز تنگ شده بود
دلِ پاییزی خودم !
برگهای زرد ،
من و تنهایی سرد ....
که پاییز هم برای باریدنش استخاره میکند ...
این عمر ماست که ذرّه ذرّه آب می شود در پای آرزوهایمان
مشکل از آنجا شروع شد که از "عادت کردن" فرار کرده ایم
و به "فرار" عادت کرده ایم !
سلاملیکم. الان اینجا کجاس ؟ من کی ام ؟ تو کی هستی ؟ عه ... این بچچه رو کی ... :D
یه کم عجیب غریبه اینجا. حدود شصت درصد ارادتمندم.
سلام

خوش آمدی مهربان
من هیچکسم ! هیچ کَس !
چشمامو باز کردم دیدم که پاییزه
دیدم هنوز قصه ت سرد و غم انگیزه
چشمامو وا کردم دیدم هوا سرده
دستام تب داره پاهام یخ کرده
میلرزمو تنهام تقدیر من اینه
یک دونه هیزم نیست اینجا تو شومینه
هی با خودم میگم گم کردی روزاتو
از شاخه افتادی لعنت به من باتو لعنت به من باتو...
لعنت به این بارون لعنت به این پاییز
اصلا چرا امروز چشماتو باز کردی
چشمامو وا کردم دیدم که پاییزه
شهاب مظفری اهنگ پاییز .
.....................................................
نیمکت خالی
غش رفتن برگ درختان یکی پس از دیگری
و صدای ردگام های تو
که بی هیچ تاملی میشدی دور از من
می رسد بگوش
بگمانم دوباره
بوی گند پاییز شهرم را دریده است
که زنده کرده است خاطرات تلخ گذشته را
م.ش
.........................................
خیلی قشنگ بود ... ارزو دارم دلتون هوای بهار به سرش بزنه
سپاسگزارم از حضور سبزت
پاییز چون بانویی آشفته از کهنسالی و و بی طراوتی جوانیش جا خوش کرده تا یلدا شود دوباره، زنی سیاه موی و گیس گلاب.
آنقدر نیامد
پاییز هم دلَش گرفت
رنگَش پرید؛ زرد شد
.......
ممنون از حضور گرمت
سلام دهیم به حضرت پاییز...
تاب می آورم ..
تا روزگار تک تک برگهایی که به ستم از درختان جدا کرده پس دهد !
----
ممنون که همیشه هستی
فصلها همیشه در تکاپویند که خودی نشان دهند
این پاییز است که هماره ساز جدایی و سردی می نوازد
وچه تلخ و گزنده است این سردی
نمی خاهم هیچ پاییز را
نزدیک است فاصله مهر تا آذر
حتی نزدیکتر از
تارهای سیاه و سفید گیسوانت از هم ،
در باد....