الف.قاف

الف.قاف

از سـَر ِ دلتنگی ..
الف.قاف

الف.قاف

از سـَر ِ دلتنگی ..

ب ی ا ... !

آمدن را دوست دارم


رفتن را نه


ب ی ا ...


و بمان


حضرت والای شعرهای من !

دیر نکن !

یک حرف‌هایی هست که جز


تو


به هیچ‌کس نمی‌توان گفت!


کلی از این حرف‌ها


تویِ دلم تلمبار شده ...



بودن تو ...


می‌خواهم به یادِ من باشی،


اگر تو به یادِ من باشی،


عینِ خیالم نیست که همه فراموشم کنند!




عجب برهوتی شده

من
در برهوت بی دلیلی هم
یک دلیل پیدا می کنم
برای عاشقانه زندگی کردن...

من زاده شدم !




امروز روز من  است


ولی


من نمی‌دانم با این‌همه ی


"خودم"  چه کنم؟