الف.قاف

الف.قاف

از سـَر ِ دلتنگی ..
الف.قاف

الف.قاف

از سـَر ِ دلتنگی ..

بودن تو ...


می‌خواهم به یادِ من باشی،


اگر تو به یادِ من باشی،


عینِ خیالم نیست که همه فراموشم کنند!




عجب برهوتی شده

من
در برهوت بی دلیلی هم
یک دلیل پیدا می کنم
برای عاشقانه زندگی کردن...

من زاده شدم !




امروز روز من  است


ولی


من نمی‌دانم با این‌همه ی


"خودم"  چه کنم؟




تعلق ...

تعلق که نداشته باشی
به جایی …
به کسی …
به چیزی …
تمام شدنت راحت تر از آنی میشود
که گمان می بُردی . . .!!!

دیر آمدی...!!!

با من

صبور باش

اعتقادم را

به من باز گردان

تو را ....

برای حفظ ِ ایمانم می خواهم

صدای ِ زمزمه ی رود را می شنوی

که چگونه ...

عمر ِ مرا تعریف می کند؟

دلم می خواهد...

در میان ِ درختان راه بروم

و صدای خدا را بشنوم

دیگر از صدای خودم خسته شده ام

دلم هوای ماندن ندارد

و ... تو

به اندازه ی تمام ِ روزهای بارانی ِ عمرم

دیر آمدی...!!!